مرکزفرهنگی باقرالعلوم(ع)
ديباچه
شكافنده علوم و دانشها, پنجمين اختر فروزان آسمان امامت، هفتمين گوهر عرش عصمت، و تبيين كننده علوم اسلام, امام محمد باقر (عليهالسلام) امامي هستند كه همانند ديگر اجداد طاهرينش تمامي لحظات عمر با بركتشان در راه ارشاد و هدايت انسانها سپري شد.
امامي كه از زمينهسازيهاي پدر بزرگوارشان امام سجاد (عليهالسلام) در راستاي معرفي مكتب تشيع، و مبارزه با طاغوتها و انحرافات، بهرهبرداري بسيار كردند و با تربيت شاگردان برجسته و تبيين فقه ناب اهل بيت (عليهمالسلام) بزرگترين قدم را براي شناسايي تشيع و مكتب اهل بيت (عليهمالسلام) برداشتند. ايشان تجسمي از ارزشهاي والاي انساني و كمالات اخلاقي بودند كه لحظه لحظهي زندگي هدفمندشان درسهاي بزرگ انساني را الهام مي بخشد. در اين نوشتار كوتاه ـ كه بنا را بر مختصر نويسي گذاردهايم ـ گوشهاي از حيات پر ثمر آن حضرت (عليهالسلام) و مناقب ايشان را به تحرير درآورديم. هر چند اين مهم از عهده ما خارج است ولي به اندازهي توان و با توجه به كوتاهي مقال به بيان مختصري از مناقب انبوه امام (عليهالسلام) ميپردازيم.
كودك دشت نينوا
كربلا را چشيدند و از نزديك تمامى, مصائب و فجايعى را كه از طرف بنى اميه به خاندان ايشان وارد شد با چشمان كوچك اما الهي خويش ديدند. چنانچه از خود حضرت نقل شده است كه فرمودند: هنگامى كه جدّم حسين (عليهالسلام) به شهادت رسيد، من چهار ساله بودم و جريان شهادت آن حضرت و آن چه در آن روز بر ما گذشت همه را به خاطر دارم.
امام پنجم محمد بن على بن الحسين (عليهمالسلام) در روز اوّل ماه رجب ـ به نقلى در سوم ماه صفرـ سال 57 هجرى قمرى در مدينه به دنيا آمد و جهان را با جمال دلبربايش جلوهاى ديگر بخشيد.كنيهى حضرت، ابو جعفر و القاب مشهور حضرت،شاكر، هادي، امين، شبيه (زيرا شبيه پيامبر بودند) و مشهورترين آن باقرالعلوم (عليهالسلام) مىباشد.مادر بزرگوارشان ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبى (عليهالسلام) است. لذا امام باقر (عليهالسلام) از مادر هم علوى هستند؛ يعني از پدر حسينى و از مادر حسني. از اين رو ايشان اولين هاشمي هستند كه از پدر و مادر علوي و فاطمي ميباشند.
در جلالت و مقام مادرشان همين بس كه امام صادق (عليهالسلام) در مورد ايشان فرمودند: « در خاندان امام حسن (عليهالسلام) زنى چون او نبود » . حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) نيز در هنگام حادثه عاشورا طفلى سه يا چهار ساله بودند و در كربلا حضور داشتند. درد و رنج عطش كودكان
شكافنده علم
مشهورترين لقب امام محمد باقر (عليهاسلام) باقر العلوم مىباشد، لقبى كه رسول گرامى اسلام (صلي الله عليه و آله) ايشان را به آن ملقب فرموده بودند. نبى اكرم (ص)به جابر ابن عبد الله انصارى از صحابه گرانقدر خود فرمودند: « جابر تو زنده خواهى ماند و فرزندم محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب (عليهمالسلام) را كه نامش در تورات باقر است مىبيني، آنگاه كه او را ديدى سلام مرا به او برسان.
از جابر بن عبد الله جعفى كه يكى از شاگردان امام بود سؤال شد كه، چرا محمد بن على (عليهماالسلام) را باقر ناميدند؟ گفت: لانه بقر العلم بقراً اى شقه شقاً واظهره اظهاراً؛يعنى، او زمين علم را شكافت و حقايق پنهان آن را آشكار ساخت. همچنين پيامر اسلام )صلي الله عليه و آله) فرمودند: ويخرج من صلبه سميى واشبه الناس بى يبقر العلم بقراً وينطق بالحق …
از صلب امام زين العابدين (عليهالسلام) فرزندى خواهد آمد كه نامش نام من است و در خلقت و شمايل شبيه من باشد. او علم را مىشكافد چنانكه كشاورزى زمين را بشكافد.
وصف دلبران در حديث ديگران
ابن حجر از علماى اهل تسنّن درباره امام (عليهالسلام) مىگويد: او را باقر از اين جهت گفتند كه همچنان كه زمين را مىشكافند تا گنج و معادن و منابع و جواهر ارزشمند آن را كشف و استخراج كنند، او نيز زمين علم را شكافت و دقايق و حقايق احكام را آشكار ساخت، لذا او را باقر علم و جامع و ناشر علم و بلند گردانندهى آن گفتند و اين نكتهاى است واضح كه جز بر كور دلان مخفى نماند.
محمد بن طلحه شافعى دربارهى امام (عليهالسلام) مىگويد: محمد بن على، ابو جعفر، باقر العلوم، شكافنده دانش و جامع و ناشر علم بود. قلبش پاكيزه
علمش بالنده، نفسش طاهر و اخلاقش شريف بود. عمرش را در اطاعت خداوند سپرى كرد و به عالى ترين درجات تقوى راه يافت.
ذهبى مىگويد: محمد بن على از كسانى بود كه بين علم و عمل، آقايى و شرف و نيز بين وثاقت و وزانت جمع كرد و صلاحيت براى خلافت داشت.
پاكسازي اسلام از غبار تحريفات و احياي فقه
پس از آنكه امام محمد باقر (عليهالسلام) امر امامت را عهده دار شدند, زماني بود كه نارضايتي مردم باعث قيامهايي در گوشه و كنار كشور پهناور اسلامي شده بود و اين موقعيت براي احياي سنت فراموش شده نبوي فرصت مناسبي بود. حضرت از اين مجال بيشترين و بهترين استفاده را بردند و پاكسازي اسلام از غبار تحريفات بني اميه و همچنين خرافات يهود و اسرائيليات را در صدر فعاليتهاي خويش قرار دادند.
سال هاي (94-114) زمان پيدايش مشربهاي فقهي و اوج گيري نقل حديث دربارهي تفسير ميباشد. از علماي اهل سنّت كساني مانند ابن شهاب زهري، مكحول،قتاده، هشام بن عروه و … در زمينهي نقل حديث و ارائهي فتوا فعاليت ميكردند.
وابستگي عالماني مانند زهري، ابراهيم نخعي، ابوالزناد، رجاء بن حياة كه همگي كم و بيش به دستگاه حاكميت اموي وابستگي داشتند، ضرورت احياي سنت واقعي پيامبر (ص)را به دور از شائبههاي تحريف عمدهي خلفا و علماي وابسته به آنان مطرح ميكرد.
با نگاهي به فراواني روايات نقل شده در اين دوران و شهرت علم فقه در ميان محدثان اين زمان، ميتوان گفت كه علم فقه نزد اهل سنّت از اين دوره به بعد وارد مرحله تدوين خود شده است. اولين بار در سال 100 هجري عمر بن عبدالعزيز فرمان تدوين احاديث را خطاب به ابوبكر بن حزم صادر كرد. اين خود بهترين شاهد است بر شروع تكاپوي فرهنگي اهل سنت در آغاز قرن دوم، مقارن با دوران امامت امام باقر (عليهالسلام). از اين رو امام احساس ميكرد كه ميبايست با ابراز و اشاعهي نظرات فقهي اهل بيت در برابر انحرافاتي كه به دلايل مختلفي در احاديث اهل سنت رسوخ كرده بود، موضعگيري نمايد. نقطه نظرات فقه شيعه گرچه تا آن زمان به طور محدود و در حد اذان و تقيه، نماز ميت و … روشن شده بود، اما با ظهور امام باقر(ع)
قدم مهمي در اين راستا برداشته شد و يك جنبش فرهنگي تحسين برانگيزي در ميان شيعه به وجود آمد. در اين عصر بود كه شيعه تدوين فرهنگ خود ـ شامل فقه و تفسير اخلاق ـ را آغاز كرد.پيش از اين در جامعهي اسلامي، فقه و احاديث فقهي در حد گسترده و به طور كامل مورد بي اعتنايي قرار گرفته بود.
چند سخن گوهر بار از امام باقر (عليهالسلام)
1- «سوگند به خدا شيعه ما نيست، مگر كسي كه پرهيزگار بوده و از خدا اطاعت كند.»
2- «از تنبلي و كم حوصلگي بپرهيز، كه اين دو كليد هر شري است،كسي كه تنبلي كند،هيچ حقي را نميپردازد، و آدم كم حوصله، در راه حق ثابت و استوار نميماند».
3- «سامان يافتن شؤون همه معاش زندگي و معاشرت ها همچون پري پيمانه است: كه دو سوم آن بر اساس هوشياري و زيركي است و يك سوم ديگرش بر اساس چشم پوشي و گذشت است».
4- «شگفتا از متكبري كه به خود مينازد، با اينكه از نطفه آفريده شده، سپس مرداري گنديده شود، و در اين ميان نميداند كه با او چه خواهد شد».
5- «خداوند متعال براي بدي، قفل هايي قرار داده، و كليدهاي آن ها را شراب قرار داده است، و دروغ بدتر از شراب است».
6- « بد بندهاي است آن بندهاي كه دو رو و دو زبان است. در حضور برادر دينيش، او را ميستايد ( و در تعريف او از حد ميگذراند) و در غياب او، گوشت او را ( به غيبت كردن) بخورد، اگر آن برادر ديني ثروتمند شود بر او حسد نمايد، و اگر گرفتار شود، دست از ياري او بردارد».
7- «سه خصلت است كه هر كس داراي آن باشد ايمان به خدا را كامل نموده است: اول, هرگاه خشنود و شاد شد، خشنودي و شادي او را در باطل وارد نكند دوم, هرگاه خشمگين شد، خشمش او را از مرز حق بيرو نبرد سوم, و هرگاه قدرتمند شد، قدرتش دست او را به چيزي كه حق او نيست دراز ننمايد».
8-به ولايت و دوستي ما جز از راه انجام عمل نيك و پرهيزگاري نميتوان رسيد.
واحد خواهران مرکزفرهنگی در سالی که گذشت …
برگزاری مراسم اعیاد و سوگواری اهل بیت علیهم السلام
برگزاری جلسات ختم قرآن و دعای توسل به صورت هفتگی
آموزش روخوانی و تجوید قرآن کریم
آموزش و تعلیم بیش از 100 دانش آموز مهاجر و هموطن در هر ترم
اعطای کمک هزینه و بورس تحصیلی به دانش آموزان
اهدای جوایز مسابقات مختلف در طول سال
آموزش احکام و عقاید برای دانش آموزان و خانواده ها
اطعام خانواده های مستحق در ماه مبارک رمضان
تحت پوشش گرفتن بیش از 150خانواده نیازمند هموطن
جلسات روانشناسی برای دانش آموزان و خانواده های آنان
برگزاری اردوهای تفریحی–زیارتی
تقدیر و رسیدگی به مسایل و مشکلات خانواده های شهدا
برگزاری جلسات مشاوره و ایده دهی به زنان خانه دار در راستای رشد اقتصادی و معیشت زندگی